ضربالمثل «گل بود، به سبزه نیز آراسته شد» حکایت این روزهای صنعت سیمان است.
اینکه هر تن سیمان با قیمت کمتر از نصف هزینه سوخت آن به فروش میرسد در نوع خود بینظیر است. دقیقا مثلاینکه نهتنها در قبال کالایی که تولید کردهاید پولی دریافت نکنید، بلکه پولی هم از جیبتان به خریدار بپردازید. این رویه کاملا در صنعت سیمان با حدود ۷۰ کارخانه بهوضوح دیده میشود و متاسفانه اعتراضهای منطقی و مثال آوردن از سایر کشورهای تولیدکننده سیمان اعم از اروپایی و حوزه خلیجفارس هنوز بهجایی نرسیده است. اخیرا هم که انتقاد برخی از ساختمانسازان شنیده میشود که چرا سیمان در بازار کم شده است. غافل از اینکه صنعت سیمان همان روال همیشگی و قیمتهای دستوری دولت را رعایت میکند و عوامل دیگری منجر به این کمبود و احتمالا گرانی اندک شدهاند. کمبود ماشینآلات حملونقل سیمان و البته مهمتر از همه قطع گاز بسیاری از کارخانهها به دلیل مصرف بالای گاز در بخش خانگی از مهمترین این عوامل هستند که شرایط را برای تولید سختتر کرده است.
از گذشته قرار بر این بود که چنانچه گاز سیمانیها در زمستان قطع شود، مازوت هم به همین قیمت از درب پالایشگاه به تولیدکننده فروخته شود که با هزینه حمل قیمت به حدود دو برابر گاز میرسید؛ اما امسال دولت قیمت هر لیتر مازوت را ۳۰۰ تومان تعیین کرده که با توجه به جهش قیمت حملونقل نهایتا حدود ۵ تا ۶ برابر قیمت گاز برای تولیدکننده تمام میشود. ضمن اینکه برای همین کار هم اعلام کردهاند که سیمانیها باید ضمانتنامه بانکی به نرخ فوب خلیجفارس با سررسید اسفند ارائه کنند. بهطور متوسط یک کارخانه با ظرفیت یکمیلیون تن، ماهانه ۳۰ میلیون لیتر مازوت نیاز دارد و بر این اساس با توجه به ضمانتنامه نرخ فوب خلیجفارس باید بالای ۵۰ میلیارد تومان ضمانتنامه ارائه کنند؛ علاوه بر این اظهارات اخیر یکی از اعضای شورای شهر تهران در رابطه با سوزاندن مازوت به علت پر بودن ظرفیت پالایشگاهها بسیار عجیب به نظر میرسد.
ماجرا از این قرار است که زهرا نژادبهرام، عضو هیاترئیسه شورای اسلامی شهر تهران در تذکر پیش از دستور در دویست و پنجاه و هفتمین جلسه شورای شهر تهران که یکشنبه ۳۰ آذرماه برگزار شد، اظهار کرد: «بهرغم تعطیلی دانشگاهها و محدود بودن فعالیت بسیاری از اصناف، امسال هم شاهد آلودگی هوا هستیم. بر اساس اظهارات رئیس سازمان محیطزیست کشور، ازآنجاکه ظرفیت پالایشگاهها از مازوت پر شده و بهواسطه تحریمهای بینالمللی کسی خریدارشان نیست، مجبور هستیم تن به سوزاندن مازوت در شهرها بدهیم»
نژادبهرام همچنین میافزاید: نکته قابلتوجه این است که رئیس سازمان محیطزیست گفته آلایندگی ناشی از مازوت میزان مرگومیر ناشی از کرونا را افزایش میدهد و سوالی که وجود دارد این است که چرا به جای ساخت و ایجاد انبارهای جدید برای نگهداری مازوت، از ریههای شهروندان بهعنوان انبار مازوت استفاده میشود؟ بهعنوان نماینده مردم پایتخت در شورای اسلامی شهر تهران، از وزیر نیرو و رئیس سازمان محیطزیست تقاضا میکنم، با توجه به اهمیت فوقالعاده امر صیانت و حفاظت حداکثری از سلامت مردم، هرچه سریعتر نسبت به این موضوع چارهاندیشی عاجل صورت دهند و نسبت به رفع مساله اقدام کنند.
در همین راستا بهدین اورعی، مدیرعامل «سیمان جوین» به خبرنگار «دنیایاقتصاد» میگوید: برخی اتفاقات بهشدت ما را نسبت به ادامه حیات صنعت سیمان با تردید مواجه میکند. اگر مازوت روی دست دولت مانده و دنبال راهی برای سوزاندن آن میگردند، چرا با قیمت سه برابر گاز به تولیدکننده سیمان میفروشند که تازه باید برای حمل آن به کارخانه هر لیتر ۳۵۰ تومان پرداخت کنیم و علاوه بر آن ضمانتهای سنگین هم ارائه کنیم؟! وی میافزاید: در صورت استفاده از مازوت و افزایش چند برابری هزینهها، چارهای جز افزایش ۵۰ هزارتومانی سیمان برای هر تن نیست، اما متاسفانه این افزایش قیمت را هم دولت قبول نمیکند. نتیجه اینکه بسیاری از کارخانهها که همین حالا دچار مشکلات شدید مالی هستند، مجبور به تعطیلی کارخانه شدهاند.
اتفاقی که این بار قطعا به دلیل تعطیلی کارخانه و کمبود سیمان منجر به گرانی سیمان در بازار میشود درحالیکه اگر دولت همین ۵۰ هزار تومان را برای هر تن سیمان در سهماه زمستان هرچند بهصورت موقت اضافه کند، تعطیلی اتفاق نمیافتد و درنتیجه با کمبود سیمان و گرانی بیرویه مواجه نخواهیم شد.
وی با بیان اینکه هر تن سیمان در برخی کشورها مانند انگلستان تا ۱۵۰ پوند به فروش میرسد، میگوید: سیمان ایران باوجود مرغوبیت بالا به قیمت ۱۰ دلار در اختیار خریداران قرار میگیرد، ولی با وجود این در چنین وضعیتی برخی از مسوولان و سازندگان نسبت به این قیمت هم معترض هستند. برخی هم که مدام یارانه انرژی را در بوق و کرنا میکنند، درحالیکه ما واقعا نیازی به یارانه نداریم و معتقدیم دولت باید اقتصاد را به عرضه و تقاضا بسپارد.
اورعی با اشاره به اینکه همین امروز بسیاری از تولیدکنندههای سیمان حاضر هستند کارخانه را بفروشند و از این صنعت خارج شوند، تصریح میکند: نرخ بازگشت سرمایه در این صنعت بهطورمعمول ۵ ساله است، اما امروز هیچچیز مطابق برنامه پیش نمیرود. بهطور طبیعی کارخانهای با ظرفیت تولید متوسط که امروز ۳ هزار میلیارد تومان قیمت دارد، باید سالانه ۲۰ درصد سود داشته باشد که ۱۰ درصد آن برای استهلاک قطعات و جایگزینی هزینه شود، اما خبری از سود نیست. قیمت منطقی هر تن سیمان در ایران امروز باید هر تن یکمیلیون تومان باشد که در این صورت سهم سیمان از هزینههای ساخت به ۴ درصد هم نمیرسد.